امروز شنبه , 19 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود مقاله درمورد نظريه سيستمها در مديريت
با دانلود مقاله در مورد نظريه سيستمها در مديريت در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله نظريه سيستمها در مديريت را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله نظريه سيستمها در مديريت ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:مقاله در مورد نظريه سيستمها در مديريت
فرمت فایل: word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:23 صفحه
قسمتی از فایل:
نظريه سيستمها به مفهوم عام خود در واقع كاملترين و جديدترين چارچوب فكري است كه بشر امروزي در راه كشف حقايق و تميز خطا از صواب براي خود ساخته است. اين منطق محصول عمر انسان متمدن است كه مرحلة تكامل خود را از دوران قبل از ميلاد شروع كرده است. اگر چه اصولاً پيشرفت نحوة تفكر : سير تكاملي داشته است، ولي به منظور توجيه موضوع از سه مرحلة جهشي به ترتيب زير مي توان سخن به ميان آورد :
1ـ مرحلة منطق ارسطويي،
2ـ مرحلة منطق تجربي،
3ـ مرحلة منطق سيستمي،
منطق ارسطويي
منطق ارسطو يا طرز فكر ارسطويي خود در واقع سنتز يا تركيب كاملي از منطق سقراط و افلاطون است. اساس كار سقراط ( اوايل قرن پنجم قبل از ميلاد ) مبتني بر استقرا بود، يعني در هر باب با بررسي موارد مختلف و جزئي تدريجاً به كليات مي رسيد و پس از استقرا به شيوة قياس مي رفت كه برعكس استقرا بررسي قضايا از كل به جزء است. اعتقاد بر اين است كه روش استدلال مبتني بر تصورات كلي را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همين علت است كه او را مؤسس فلسفة مبتني بر كليات عقلي مي دانند.
اساس فلسفة افلاطون ( اوايل قرن چهارم قبل از ميلاد ) تقريباً در قطب مخالف طرز فكر سقراط است، به اين صورت كه به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند، نه حقايق و گذرنده اند و نه باقي و علم (آگاهي ) بر آنها تعلق نمي گيرد، بلكه علم به دنياي معقولات تعلق مي گيرد، به اين معني كه چه ماديات مانند حيوان و جماد، چه معنويات مانند عدالت، ظلم و غيره اصل و حقيقتي دارند كه به حواس درك نمي شوند و تنها عقل آنها را در مي يابد و مي توان آن را صورت يا مثال ناميد و هر چيزي مثالش حقيقت دارد و آن يكي است، مطلق و غير قابل تعيير و فارغ از زمان و مكان و ابدي وكلي. بنابراين پديده هاي اطراف ما كه به ذهن ميرسند پرتو يا انعكاس از مثل ( جمع مثال ) خود مي باشند و نسبتشان به حقيقت مانند نسبت سايه است به صاحب سايه.
ارسطو ( 384ـ 323 قبل از ميلاد ) با رد عقايد افلاطون كاملترين منطق دورة خود را ارائه داده و معروف است كه ضمن رد نظرية افلاطون گفته
است :
« افلاطون را دوست دارم اما به حقيقت بيش از افلاطون علاقه دارم »
ارسطو به عنوان واضع منطق چنين ارائه طريق مي نمايد كه چون زبان و سخن وسيلة بروز فكر و عقل انسان است، مي بايستي چگونگي الفاظ و دلالتهاي آنها و تركيبشان را براي جمله بندي معلوم كنيم تا از ابهام و اشتباه جلوگيري شود. سپستصور و تصديق، ذاتي و عرضي، جزئي و كلي را مشخص نمود و ضمن ارائه معيارهاي مفهومي از قبيل قضاياي شرطيه و حمليه، صغري و كبري و نحوة اخذ نتيجه وصورت بستن قياس، انواع برهان را تميز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود.
اساس منطق ارسطو استدلال قياسي است ـ قياس از سه قضيه تركيب مي شود و قضية سوم نتيجه اي است كه از دو قضيه ديگر حاصل مي گردد. قضية اول را كبري و دوم را صغري مي نامند و اين دو قضيه مي بايستي قبلاً ثابت يا ثبت فرض شده باشند. به عنوان مثال انسان مي ميرد ( قضية كبري )، سقراط انسان است ( قضية صغري )، پس سقراط مي ميرد ( نتيجه ) يك نوع استدلال قياسي است.
به طوري كه ملاحظه مي شود اصول استدلال قياسي ناشي از يك نوع عمل ذهني است كه حتي ذهن هم عمل مهمي انجام نمي دهد، زيرا نتيجه در واقع در بطن مقدمه است و به همين علت تا زمانيكه بشر در قالب منطق ارسطو فكر مي كرد پيشرفت بسيار كند بود و حتي مي توان گفت كه ركود فكري براي بيست قرن به بشر مستولي گشت. دورة ركود فكري كه قرون وسطي زمان مشخص آن است داراي خصوصياتي به اين شرح بوده است :