امروز شنبه , 19 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد تلخيص و اجمالي از کتاب زن در آئينهي جلال و جمال آيت الله جوادي آملي
با دانلود تحقیق در مورد تلخيص و اجمالي از کتاب زن در آئينهي جلال و جمال آيت الله جوادي آملي در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق تلخيص و اجمالي از کتاب زن در آئينهي جلال و جمال آيت الله جوادي آملي را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق تلخيص و اجمالي از کتاب زن در آئينهي جلال و جمال آيت الله جوادي آملي ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد تلخيص و اجمالي از کتاب زن در آئينهي جلال و جمال آيت الله جوادي آملي
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:34 صفحه
قسمتی از فایل:
قال امير المومنين علي (ع) :
عقول النساء في جمالهن و جمال الرجال في عقولهم
(امالي صدوق مجلس چهلم)
هر موجودي مظهر نامي از نامهاي الهي است، زيرا خلقت که از اوصاف فعلي خداست نه از اوصاف ذاتي وي، عبارت است از تجلي خالق در چهره مخلوقهاي گوناگون چنانکه حضرت اميرالمومنين (ع) فرموده است : الحمدلله المتجلي لخلقه بخلقه. عنوان تجلي از لطيف ترين تعبير هاي عرفاني است که قرآن و عترت از آن ياد کرده اند و سالکان دور انديش و درون بين را به خود جذب نموده است، چون سالک محب بيش از باحث متفکر از نشانه مقصود آگاه بوده و از آن لذت ميبرد و هرگز با شنيدن بانک جرس کاروان کوي حق بسنده نمي کند بلکه ميکوشد تا از علم به عين آرد و از گوش به آغوش.
جلال و جمال که از اسماء الهي اند مظاهر گوناگون دارد ولي چون جلال حق در جمال وي نهفته و جمال وي در جلال او مستور است، چيزي که مظهر جلال الهي است به نوبه ي خود واجد جمال حق بوده و چيزي که مظهر جمال خداست به نوبه خويش داراي جلال الهي خواهد بود. نمونه بارز استتار جمال در کسوت جلال را ميتوان از آيات قصاص و دفاع استنباط نمود. يعني حکم قصاص، اعدام، اماته، خونريزي، قهر، انتقام، غضب سلطه، استيلا، چيرگي و مانند آن از مظهر جلال و جنود ويژه آن به شمار ميروند، احيا، صيانت دم، مهر، تشفي، خشنودي و نظائر آن را که از مظاهر جمال و سپاهيان خاص آن شمرده ميشوند به همراه دارد چنانکه خداوند صاحب جمال و جلال چنين ميفرمايد : و لکم في القصاص حيوه با اوليالالبالب.
زن از نظر قرآن
قرآن هدايت گر انسان – مسئله اينکه، زن در قرآن از چه جايگاه عظيمي برخوردار است مبتني بر اينست که : انسان در قرآن چه پايگاهي دارد. چون قرآن کريم هرگز براي هدايت مرد نيامده است بلکه براي هدايت انسان آمده است لذا وقتي هدايت رسالت و هدف رسالت را تشريح ميکند و غرض از نزول وحي را بازگو مينمايد ميفرمايد: «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي للناس» کلمة ناس که به عنوان هدايت انسان در قرآن مطرح است صنف مخصوص يا گروه خاصي را نظر ندارد بلکه شامل زن و مرد بطور يکسان ميشود. قرآن کريم گاه تعبير به ناس و گاه تعبير به انسان ميکند و ميفرمايد ما براي انسان قرآن فرستاديم. «الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البيان» در آيه اول سخن از تعليم قرآن است بعد سخن از خلقت انسان و بعد سخن از تعليم بيان. با اينکه نظم طبيعي آن است که اول انسان خلق بشود، بعد بيان ياد بگيرد و بعد قرآن را بفهمد. رحمن معلم است و رحمتش هم فراگير است رحمتي وسعت کل شيء.
يعني يک استاد کل دارد تدريس ميکند اگر گفتند مهندسي درس ميگويد يعني درس هندسه ميدهد و اگر گفتند الرحمن تدريس ميکند يعني رحمت بي منتها درس خواهد شد که اين مدرس رحمت به انسانها چه درسي ميدهد و چگونه نبي اکرم(ص) رحمه للعالمين است او خود درس معلم است که آن معلم رحمان است. اگر کسي از رحمت حق مدد نگرفت انسان نيست و اگر کسي انسان نبود بهيمه است و وقتي بهيمه شد حرفش مبهم است وقتي حرفش مبهم شد گفتار او بيان نيست. پس وقتي سخن از هدايت است منظور تمام انسانها است و اگر تعبيراتي نظير «فمن تبعني فانه مني و مانند آن آمده است منظور هر کس که پيرو وحي باشد مدد ميگيرد و مراد از ناس صنف مخصوصي نيست.